به عنوان یک روزنامهنگار تخصصی کسبوکار از خاورمیانه با سابقهی کارآفرینی، اروپا را یک آرمانشهر میدیدم که در آن هم استارتاپها و هم رسانهها بینهایت حرفهای هستند و با هماهنگی کامل کار میکنند.
اما پس از مهاجرت به اروپا و تعامل با بنیانگذاران استارتاپها در کشورهای مختلف اروپایی، متوجه شدم که روشهای اشتباه و شکاف در درک و شناخت، هیچ مرزی نمیشناسد.
هیچ کتاب راهنمایی وجود ندارد که به کارآفرینان و روزنامهنگاران کمک کند تا در لابیرنت پیچیدهی روابط خود حرکت کنند؛ اما من معتقدم که منحنی یادگیری را میتوان با برخی نکات کاربردی که هر دو طرف بهاشتراک گذاشتهاند، کوتاه کرد.
بنابراین در اینجا میخواهم مشاهدات خود را بهعنوان یک روزنامهنگار به بنیانگذاران استارتاپها که میخواهند تعاملی بدون تنش، سالم و طولانیمدت با مطبوعات شکل دهند، ارائه دهم.
سایت اینترنتی
وقتی یک استارتاپ به روزنامهنگارها یا نویسندگان رسانه مراجعه میکند، اولین کاری که آنها معمولاً انجام میدهند این است که وبسایت شرکت را بررسی کنند. آنچه میتوانید انجام دهید تا زندگی آنها آسانتر شود عبارتند از:
یک بیوگرافی کوتاه و ساده در مورد شرکت خود بنویسید. در بیشتر مواقع، نیازی به ایجاد ابهام عمدی، نوشتار فلسفی، یا استفاده از اصطلاحات فنی هنگام معرفی شرکت خود ندارید.
در چند جمله در بالا یا پایین صفحهی اصلی سایت، کاری که انجام میدهید را بهطور واضح توضیح دهید، و از زحمت روزنامهنگاران برای رمزگشایی مأموریت و چشمانداز خود جلوگیری کنید.
می توانید از صفحه یا قسمت «دربارهی ما»ی وبسایت خود برای صحبت در مورد سفر شخصی خود و لحظهی حساسی که شما را در مسیر کارآفرینی سوق داده است، استفاده کنید. در همین حین ، مطمئن شوید که پروفایل LinkedIn شما نیز بهروز شده است. LinkedIn مقصد اصلی دیگری برای نمایندگان رسانه است که میخواهند اطلاعات بیشتری در مورد شما پیدا کنند.
بهدنبال طراحی ساده برای وبسایت خود باشید. استفاده از طرح بندی خلاقانه در وبسایت استارتاپها زمانی قابل درک است که یک استودیوی طراحی خلاق یا یک بازیکن در فضای گیمینگ باشند. اما منطقی نیست که یک استارتاپ مهندسی مکانیک یا ارائهدهندهی راهحلهای امنیت سایبری بخواهد خوانندهی خود را در جستوجوی صفحهی محصولات و خدمات وبسایت خود به چالش بکشد.
یک کیت رسانه در وبسایت خود در دسترس قرار دهید. داشتن یک کیت مطبوعاتی نهتنها شما را حرفهای جلوه میدهد، بلکه نیاز نویسندگان را از جستوجوی بیپایان آنلاین برای پیدا کردن لوگو و عکسهای شما بهصورت آنلاین (که اکثر آنها دارای کیفیت پایین یا مشمول کپیرایت چاپ هستند) رفع میکند.
هم آدرس ایمیل و هم فرم تماس را ارائه دهید. یک فرم تماس و یک آدرس ایمیل در وبسایت خود در دسترس قرار دهید تا هم به کسانی که می خواهند برای تماس با شما بهدنبال میانبر بگردند و هم افرادی که روش متفاوتی را ترجیح می دهند یا نیاز به ارسال پیوست دارند، احترام بگذارید.
به انگلیسی هم بنویسید. بخش قابل توجهی از استارتاپها هنوز محتوای وبسایت غیرانگلیسی خود را به انگلیسی ترجمه نکردهاند. افزودن یک تغییردهندهی زبان برای سهولت دسترسی خوانندگان بینالمللی به اطلاعات دقیق درباره شرکت شما را در نظر بگیرید.
در مورد سئو سایتهای چندزبانه و بینالمللی این مقاله را بخوانید.
نام برند خود را ثابت نگه دارید. وقتی نام برند خود را در وبسایت با حروف بزرگ مینویسید و در شبکههای اجتماعی خود از نسخه متفاوتی استفاده می کنید، برای همه گیجکننده است.
مصاحبه
حالا بهتر است در مورد سناریوی متداولی بحث کنیم که در آن روزنامهنگار برای نوشتن یک مقاله، از بنیانگذار یک استارتاپ درخواست مصاحبه میکند. موارد زیر برخی از نظراتی هستند که دربارهی آنچه باعث باعث میشود روزنامهنگاران از تعامل و نوشتن دربارهی شما هیجانزده شوند، و مهمتر از همه، آنها را تشویق میکند تا در آینده دوباره با شما تماس بگیرند، توضیح میدهند.
قبل از مصاحبه:
- ایمیل خود را مرتباً چک کنید: بهعنوان یک بنیانگذار کسبوکار، ممکن است وقت نداشته باشید که به ایمیلهای خود پاسخ دهید. اگر چنین است، فردی را استخدام کنید که بتواند به شما کمک کند تا خطوط ارتباطی را باز نگه دارید.
- روزنامهنگار را مجبور نکنید بهدنبال شما بدود: بهجای این که مجبور شود چندین بار تماس با شما را پیگیری کند، یک تاریخ دقیق تماس را به او اعلام کنید. اگر مصاحبه ایمیلی است، پاسخهای خود را در یک بازهی زمانی معقول برای آنها ارسال کنید.
- موضوعات را از قبل بپرسید، نه سؤالات را: موفقترین کارآفرینان کسانی هستند که کسبوکار و صنعت خود را از درون تا بیرون میشناسند و میتوانند در طول یک مکالمهی زنده یا از قبل ضبطشده، به هر سؤال مرتبط در لحظه پاسخ دهند.
- در ضمن، نداشتن همهی پاسخها شرمآور نیست. بهخصوص اگر مصاحبه زنده نیست، میتوانید بعداً با اطلاعات بیشتر و آمار دقیقتر به روزنامهنگار مراجعه کنید.
- اجازه دهید روزنامهنگار دعوتنامه را ارسال کند، مگر این که انتظار دیگری داشته باشد: ارسال دعوتنامه از سوی شما برای تماس، گاهی اوقات اوضاع را پیچیده میکند. در برخی بافتها، حتی خود را بهصورت کنترل افراد نشان میدهد. از نویسنده بپرسید که او برای شما دعوتنامه میفرستد یا از شما میخواهد دعوتنامه را برایش بفرستید.
در حین مصاحبه:
- مسؤول مطبوعاتی خود را به جلسه نیاورید: شخصاً دلیلی نمیبینم که یک شخص ثالث در پسزمینه بنشیند و صحبت دو بزرگسال را تماشا کند – مگر این که قرار باشد چیزی شبیه به یک قرارداد قانونی از جلسه بیرون بیاید – این کار را نشانهی اعتماد به نفس پایین تلقی کنید. اما اگر این گونه ترجیح میدهید، حداقل قبل از مصاحبه به روزنامهنگار اطلاع دهید تا از بروز یک لحظهی ناخوشآیند جلوگیری کنید.
- یک مکان آرام را انتخاب کنید: پیدا کردن یک مکان آرام برای مصاحبه، نهتنها احترام شما نسبت به طرف مقابل را نشان میدهد، بلکه حواس پرتی را نیز به حداقل میرساند و باعث دقیقتر شدن متن مصاحبه میشود.
- کوتاه و مختصر صحبت کنید: پاسخهای خود را کوتاه و خوشآیند بنویسید، و از اظهارنظرهایی که ارزش بحث را ندارند، خودداری کنید.
بعد از مصاحبه:
- صبور باشید: برخی از مصاحبهشوندگان حتی زمانی که روزنامهنگار با احترام به آنها اطلاع داده که ممکن است چند هفته طول بکشد تا مقاله به مرحلهی انتشار برسد، باز هم ایمیلهای پیگیری زیادی ارسال میکنند. لطفاً یکی از آنها نباشید.
- در روند ویراستاری دخالت نکنید: ایکاش میتوانستم به همهی کسبوکارها بگویم: «هرچه بیشتر سعی کنید از تصویر خود در ذهن دیگران محافظت کنید، ظاهر شما شکنندهتر خواهد شد.»
- منصفانه است که بخواهید یک پیشنویس مصاحبه هم در بافت مناسب برای روابط عمومی با شما به اشتراک گذاشته شود؛ اما روزنامهنگاری با تدوین مطالب تبلیغاتی پولی متفاوت است. در مورد روزنامهنگار و نشریهای که در آن کار میکند، دقت لازم را انجام دهید، و سپس در صورت داشتن سابقهی خوب به آنها اعتماد کنید.
- اشتباهات را تاب بیاورید: یک اشتباه در ذکر واقعیت، یک اشتباه تایپی، یا یک نقل قول اشتباه در یک مقالهی منتشرشده، به معنی پایان جهان نیست. با آن به مثابهی مسألهی مرگ و زندگی برخورد نکنید. نویسندگان و ویراستاران انسان هستند و ممکن است اشتباه کنند، درست مثل خود شما.
- نویسندهی مقاله را بهطور عمومی تحسین کنید: اگر از متن منتشرشده راضی هستید، از روزنامهنگار در رسانههای اجتماعی خود با صدای بلند ستایش کنید، یا یک پیام تشکر برای او ارسال کرده و رئیس او را CC کنید. یک نمایش شایستهی تقدیر میتواند معجزه کند، و شما را در لیست طولانی مصاحبهشوندگان برجسته نماید. اینجاست که بذر یک رابطهی پایدار کاشته میشود.
در نهایت، توصیهی نهایی من به بنیانگذاران استارتاپها این است: کتاب جاودانهی «چهگونه دوستان را به دست آوریم و بر مردم تأثیر بگذاریم» نوشتهی «دیل کارنگی» را بخوانید. این کتاب میتواند مهارتهای ارتباطی شما را در همهی زمینههای زندگی شما بهبود بخشد، نه فقط هنگام برخورد با رسانهها. این یک سرمایهگذاری است که شما را بسیار به جلو خواهد برد.
(ترجمهشده از: https://www.entrepreneur.com/article/378288)