اهمیت استراتژی محتوا
تفاوتی ندارد که تازه کار بازاریابی محتوا را شروع کردهاید یا مدتیست از این روش استفاده میکنید؛ در هر حال بازنگری در برنامهی استراتژی محتوا – برای اطمینان از بهروز بودن، ابتکاری بودن و جذاب بودن برای مشتریان احتمالی – صرف نظر از زمان و نحوهی خرید آنها، ضرری ندارد.
اولین قدم برای دستیابی به موفقیت در رقابت – و جذب فعالانهی مخاطبان – این است که یک برنامهی بازاریابی محکم و هوشمندانهی محتوا را برای خودتان در نظر بگیرید.
اگر برای برنامهریزی برای سال آینده مشکل دارید یا نیاز به ایدههای جدیدی دارید که در برنامهی خود بگنجانید، ادامه مطلب را بخوانید.
در این مقاله، به این میپردازیم که استراتژی محتوا چیست، چرا کسبوکار شما به یک برنامهی بازاریابی محتوا نیاز دارد، و برای ایجاد استراتژی خود چه مراحلی را باید انجام دهید. بهعلاوه، چند نمونه از استراتژیهای مؤثر بازاریابی محتوا را بررسی میکنیم که میتوان از آنها الهام گرفت.
استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا نوعی استراتژی بازاریابی است که اهداف تجاری شما را در نظر میگیرد، و سپس از محتوا بهعنوان وسیلهی اصلی برای رسیدن به آن اهداف استفاده میکند.
برای مثال، اهداف کسبوکار شما ممکن است شامل افزایش آگاهسازی از برند (و در نهایت افزایش درآمد بیشتر) باشد – برای رسیدن به این هدف، شما میتوانید مدلی از استراتژی محتوا را اجرا کنید که بر سئو تمرکز داشته باشد، تا بازدید از وبسایت را در صفحهی نتایج جستوجوها افزایش داده و ترافیک را به سمت محصولات یا خدمات شما هدایت نماید.
صاحبان مشاغل جدید ممکن است تصور کنند که داشتن یک استراتژی محتوا «خوشآیند» است؛ اما در اوایل کار ضرورتی ندارد. با این حال، تولید محتوای باکیفیت برای پاسخگویی به نیازهای تجاری، میتواند به شرکتها در ایجاد اعتماد در مخاطبان جدید و در نهایت موفقیت در درازمدت کمک کند.
در اصل، یک استراتژی محتوای خوب اغلب پایهی مراحل جذب و شعف شما در سفر «خریداران» است. در کنار جذب مشتریان بالقوهی جدید برای برند خود، ممکن است از استراتژی محتوا برای افزایش فروش و رضایت کلی مشتری نیز استفاده کنید.
به علاوه، با توجه به این که ۷۰ درصد بازاریابان بهطور فعال در بازاریابی محتوا سرمایهگذاری میکنند، اغلب ضروری است که شما هم برای رقابت در صنعت خود، یک استراتژی محتوای خوب تدوین کنید.
در زمان تدوین استراتژی محتوا، باید به چند سؤال پاسخ دهید:
۱. چه کسی مطالب شما را میخواند؟
مخاطب هدف محتوای شما کیست؟ برای چند مخاطب در حال ایجاد محتوا هستید؟ همانطور که کسبوکار شما ممکن است بیش از یک نوع مشتری داشته باشد، استراتژی محتوای شما هم میتواند بیش از یک نوع خواننده یا بیننده را پوشش دهد.
استفاده از انواع محتوا و کانالها به شما کمک می کند تا محتوای متفاوتی را به هر نوع مخاطبی که در نظر دارید ارائه دهید، و همهی افرادی که شرکت شما با آنها تجارت میکند را درگیر کنید.
۲. چه مشکلی را برای مخاطب (مخاطبان) خود حل خواهید کرد؟
در حالت ایدهآل، محصول یا خدمات شما مشکلی را حل میکند که میدانید مخاطبان شما با آن روبهرو هستند. به همین ترتیب، محتوای شما مخاطبانتان را – از زمانی که شروع به شناسایی و رسیدگی به آن میکنند – در طول فرآیند حل این مشکل راهنمایی کرده و به آنها آموزش میدهد.
یک استراتژی محتوای سالم، از افراد در هر دو سوی محصول شما پشتیبانی میکند: کسانی که هنوز نمیدانند چالشهای اصلی آنها چیست، و کسانی که در حال استفاده از محصول شما برای غلبه بر این چالشها هستند. محتوای شما راهحل(های) ارائهشده را تقویت میکند و از مشتریان افرادی میسازد که بهتر از قبل میتوانند از محصولات شما استفاده کنند.
۳. چه چیزی شما را منحصر به فرد میکند؟
رقبای شما احتمالاً محصولی مشابه با محصول شما دارند؛ به این معنی که باید به مشتریان بالقوهی خود بگویید چه ویژگیای باعث میشود محصول شما بهتر – یا حداقل متفاوت – باشد. اینجاست که محتوا وارد میشود.
برای اثبات این که چرا ارزش خرید دارید، باید ثابت کنید که چرا ارزش گوش دادن را دارید.
۴- روی کدام قالبهای محتوا تمرکز خواهید کرد؟
محتوای شما چه شکلی خواهد بود؟ اینفوگرافیک؟ فیلم؟ پستهای وبلاگ؟ پس از تعیین موضوعاتی که میخواهید در مورد آنها موضعگیری کنید، باید فرمت مناسب را برای بودجهبندی مشخص کنید، تا بتوانید به بهترین شکل موضع خود را بیان کنید.
۵- محتوا را در چه کانالهایی منتشر خواهید کرد؟
همانطور که میتوانید محتوا را در فرمتهای مختلف تولید کنید، کانالهای متفاوتی نیز در اختیار خواهید داشت که میتوانید محتوا را در آنها انتشار دهید. کانالها میتوانند شامل بسترهای خصوصی متعلق به شما (مانند وبسایت و وبلاگ) باشند؛ یا بسترهای رسانههای اجتماعی (مانند فیسبوک و توییتر). بعدتر در این مقاله در راهنمای گامبهگام دربارهی استراتژی محتوای رسانههای اجتماعی بیشتر صحبت خواهیم کرد.
۶. نحوهی تولید و انتشار محتوا را چهگونه مدیریت خواهید کرد؟
درک و تعیین نحوهی ایجاد و انتشار تمام محتوایی که تولید میکنید، میتواند کاری دلهرهآور باشد. برای داشتن یک استراتژی محتوای خوب، مهم است بدانید چه کسی چه محتوایی را ایجاد میکند، هر محتوا در کجا منتشر میشود، و چه زمانی به صورت زنده پخش خواهد شد.
استراتژیهای محتوای امروزی با مدیریت محتوا با تمرکز بر موضوع، از بههمریختگی کار جلوگیری میکنند. هنگام برنامهریزی تقویم سرمقالهی محتوا پیرامون موضوعات، میتوانید بهراحتی پیام شرکت خود را تجسم کرده و با گذشت زمان خود را بهعنوان یک قدرت در بازار هدفتان مطرح کنید.
چرا بازاریابان باید استراتژی بازاریابی محتوا را تدوین کنند
بازاریابی محتوا به کسبوکارها کمک میکند تا منابع معتبر و مقرونبهصرفهی ترافیک وبسایت و سرنخهای جدید را آماده و برای آنها برنامهریزی کنند. اگر بتوانید فقط یک پست وبلاگ تولید کنید که بتواند حجم زیادی از ترافیک ارگانیک، لینک تعبیه شدهی دانلود یک کتاب الکترونیکی یا ابزار رایگان را به سایت شما بیاورد، این پست با گذشت زمان- تا مدتها پس از کلیک روی دگمهی «انتشار» – برای شما مشتری بالقوه فراهم میکند.
منبع معتبر ترافیک و سرنخ از محتوای همیشهسبز شما این انعطاف را به کسبوکارتان میدهد که بتوانید سایر تاکتیکهای بازاریابی را نیز برای ایجاد درآمدهای متنوع، مانند محتوای حمایتشده، تبلیغات در رسانههای اجتماعی و محتوای توزیعشده، تست کنید. علاوه بر این، محتوای شما نهتنها به جذب سرنخ کمک میکند – بلکه به آموزش مشتریان بالقوهی محصولات یا خدماتتان و ایجاد آگاهی در مورد برند شما نیز کمک میکند.
نحوهی ایجاد استراتژی بازاریابی محتوا
اکنون بهتر است برای یادگیری دقیقتر نحوهی ایجاد یک برنامهی بازاریابی محتوا دستبهکار شویم. مراحل زیر را با هم دوره کنیم:
۱. هدف خود را تعریف کنید.
هدف شما از تدوین یک برنامهی بازاریابی محتوا چیست؟ چرا میخواهید محتوا تولید کنید و به چه دلیل به یک برنامهی بازاریابی محتوا احتیاج دارید؟ قبل از شروع به برنامهریزی، اهداف خود را بشناسید. در نتیجه راحتتر میتوانید تعیین کنید که چه مواردی برای استراتژی شما مناسب است.
این تمپلیت برنامهریزی هدفگذاری را دانلود کنید تا به شما برای تعیین اهداف محتوای مناسب کمک کند.
۲. روی پرسونا تحقیق کنید.
برای تدوین یک برنامهی موفق، باید مخاطبان هدف محتوای خود را – که به عنوان پرسونای خریدار شما نیز شناخته می شود – بهوضوح مشخص کنید.
این کار بهویژه برای کسانی که تازه شروع به آشنایی با استراتژی محتوا کردهاند یا تازه وارد بازاریابی شدهاند بسیار مهم است. با شناختن مخاطبان هدف خود، میتوانید محتوای مرتبطتر و ارزشمندتری را تولید کنید که آنها علاقه داشته باشند بخوانند و بر اساس آن تبدیل به مشتری بالقوه یا بالفعل شوند.
اگر یک بازاریاب باتجربه هستید، ممکن است هدف شما تغییر کرده باشد. میخواهید گروه جدیدی از افراد را هدف قرار دهید، یا بازار هدف فعلی خود را گسترش دهید؟ میخواهید همان مخاطب هدف قبلی را حفظ کنید؟ بازبینی پارامترهای مخاطبان از طریق انجام تحقیقات بازار بهصورت سالانه، اهمیت زیادی برای هدف افزایش مخاطبان دارد.
ابزار ویژه: تولیدکنندهی پرسونای خریدار
۳. محتوا را آپدیت و بازبینی انجام دهید.
بیشتر افراد نوشتن پستهای وبلاگ را شروع میکنند؛ اما اگر میخواهید برجستهتر باشید و سعی کنید محتوای متفاوتی تولید کنید، تصمیم بگیرید که چه چیزی میخواهید بسازید.
برای مثال، اگر در یک سال گذشته پستهای هفتگی وبلاگ داشتهاید، ایجاد یک کتاب الکترونیکی که تمام پستهای وبلاگ شما را در یک راهنمای نهایی قرار دهد، راهی برای ارائهی اطلاعات در قالبی متفاوت خواهد بود. ما چندین نوع مختلف از محتوا را مرور خواهیم کرد که میتوانید از آنها در پایین فهرست خود استفاده کنید.
اگر مدت زیادی در کسبوکار خود بودهاید، تلاشهای بازاریابی محتوا و نتایج حاصل از آن در سال گذشته را با بازبینی سئو و محتوا مرور کنید. مشخص کنید که در سال آینده چه کار متفاوتی میتوانید انجام دهید. در کنار آن اهداف جدیدی که میخواهید به آنها برسید را تعیین نمایید. اکنون زمان مناسبیست تا اهداف تیم خود را با بقیهی اهداف سازمان خود همسو کنید.
۴. یک سیستم مدیریت محتوا را انتخاب کنید.
برای خود سیستمی رااندازی کنید که بتوانید محتوای خود را ایجاد، مدیریت و ردیابی نمایید؛ که به عبارتی تحت عنوان «سیستم مدیریت محتوا» (CMS) شناخته می شود. چند بخش حیاتی مدیریت محتوا شامل تولید محتوا، انتشار محتوا و تجزیه و تحلیل محتوا است.
یکی از CMS های محبوب WordPress است، که میتوانید افزونههایی مانند فرمهای وب رایگان، چت زنده، دسترسی به CRM، بازاریابی ایمیلی و آنالیتیکس را به آن اضافه کنید.
۵. ایدههای محتوا را طوفان مغزی کنید.
اکنون ، وقت آن است که ایدههایی را برای پروژهی محتوای بعدی خود شروع کنید.
در اینجا چند ابزار را برای چرخاندن چرخهای محتوا معرفی میکنیم:
گریدر وبسایت (Website Grader) HubSpot
گریدر وبسایت HubSpot یک ابزار عالی برای استفاده در زمانیست که میخواهید ببینید با بازاریابی دیجیتالی که انجام دادهاید کجای بازار ایستادهاید. از تلاش برای وبلاگنویسی گرفته تا بازاریابی در رسانههای اجتماعی، وبسایت گریدر مناطق حیاتی بازاریابی شما را مورد ارزیابی قرار میدهد و گزارش مفصلی برای شما ارسال میکند تا به شما در بهینهسازی و بهبود هر زمینه کمک کند.
با استفاده از این ابزار میتوانید بفهمید که چگونه وضعیت سئو وبسایت خود را بیشتر بهبود ببخشید و ایدههای جدیدی برای محتوای خود کشف کنید.
BlogAbout
ایدههای ذهنی خود را با ایدهپرداز محتوای منحصر به فرد شرکت IMPACT به نام BlogAbout پیش ببرید. این ابزار کمی شبیه Mad Libs عمل میکند، اما بهجای جملات شوخی، قالبهای معمول سرفصل دارای جاهای خالی را به شما نشان می دهد، که میتوانید آنها را با موضوعی که در ذهن دارید پر کنید.
این تکنیک طوفان مغزی به شما کمک میکند تا ایدههای کلی را در بافتهایی قرار دهید که برای مخاطبان هدف شما جذاب باشد. هنگامی که عنوان موردعلاقهی خود را در ذهن دارید، BlogAbout به شما امکان میدهد آن را به «نوتبوک» خود اضافه کنید تا بتوانید بهترین ایدههای خود را ذخیره نمایید.
ایدهساز وبلاگ HubSpot
ایدههای پستهای وبلاگ یک سال کامل خود را با HubSpot’s Blog Ideas Generator بهدست بیاوید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که موضوعات کلی یا اصطلاحاتی را که میخواهید در مورد آنها مطلب بنویسید را در این برنامه وارد کنید. پس از آن، این ایدهساز محتوا تمام کارها را برای شما انجام خواهد داد.
فیدلی
فید RSS Feedly راهی فوقالعاده برای پیگیری موضوعات ترند روز در صنعت شما و یافتن ایدههای محتوا در همان زمان است.
BuzzSumo
در BuzzSumo مطالب و محتواهای محبوب را کشف کنید. این شرکت تعداد ابزار تحقیق بازار را ارائه میدهد که یکی از آنها از تعداد اشتراکگذاریها در رسانههای اجتماعی برای تعیین میزان محبوبیت یک قطعه محتوا استفاده میکند. در مقابل، این اطلاعات به شما کمک میکند تا دریابید که اگر بخواهید محتوایی ایجاد کنید، کدام ایدههای محتوا بهترین عملکرد را خواهند داشت.
آنالیزور سرفصل پستهای وبلاگ
ابزار Blog Post Headline Analyzer متعلق به شرکت CoSchedule، سرفصلها و عناوین مقالات را تجزیه و تحلیل میکند و در مورد طول، انتخاب کلمات، دستور زبان و حجم جستوجوی عبارات کلیدی، بازخوردی ارائه میدهد. اگر ایدهای در ذهن دارید، چند گزینهی عنوان را از طریق Headline Analyzer اجرا کنید تا ببینید چهگونه میتوانید آن را قویتر کنید و ایدهی خود را در روند طوفان فکری بیشتر پیش ببرید.
۶. تعیین کنید که کدام نوع محتوا را میخواهید تولید کنید.
گزینههای مختلفی برای تولید محتوا وجود دارد. در بخش زیر، در مورد برخی از محبوبترین فرمتهای محتوا که بازاریابان تولید میکنند ، از جمله برخی ابزارها و الگوها برای شروع کار، بحث خواهیم کرد.
۷. محتوای خود را منتشر و مدیریت کنید.
برنامهی بازاریابی شما باید فراتر از انواع محتوایی باشد که تولید میکنید – این برنامه باید سازماندهی محتوای شما را نیز پوشش دهد. با کمک یک تقویم سردبیری، در مسیر درستی در انتشار کتابخانهی محتوای متعادل و متنوع در وبسایت خود قرار خواهید گرفت. سپس، یک تقویم محتوای رسانههای اجتماعی ایجاد کنید تا بتوانید محتوای خود را در سایتهای دیگر هم تبلیغ و مدیریت کنید.
ابزار ویژه: تمپلیتهای تقویم سردبیری رایگان
بسیاری از ایدههایی که به آنها فکر میکنید تأثیر طولانیمدت خواهند داشت – آنها همانطور که امروز مرتبط و محبوب هستند چندین ماه بعد هم همچنان مرتبط و محبوب خواهند ماند. با در نظر گرفتن این واقعیت، نباید موضوعات کوتاهمدت را هم نادیده بگیرید. اگرچه ممکن است بخش عمدهی تقویم سرمقالهی شما را اشغال نکنند؛ اما میتوانند به شما در ایجاد افزایش ترافیک کمک کنند.
به مناسبتها توجه کنید!
اکثر مردم روی گنجاندن مناسبتهای محبوب مانند عید نوروز و شب یلدا در تقویم بازاریابی خود حساب میکنند؛ اما لازم نیست خودتان را به این تاریخهای مهم محدود کنید.
اگر مناسبتهای خوبی وجود دارد (مانند روز پزشک یا روز کارمند) که ممکن است برای مخاطبان شما جذاب باشد، این مطالب ارزش انتشار در وبلاگ یا رسانههای اجتماعی را خواهند داشت. برای خود لیست نهایی از مناسبتهای محبوب در رسانههای اجتماعی ایجاد کنید – و هنگام برنامهریزی تقویم خود، به آن هم نگاهی بیاندازید.
مثالهای استراتژی محتوا
برای درک معنای استراتژی محتوا، احتمالاً بررسی چند نمونه از استراتژیهای محتوای واقعی بر اساس چند هدف مختلف تجاری، مفید خواهد بود.
برای شروع، بیایید نمونهای از استراتژی محتوا را که برای اهداف سئو استفاده می شود (با هدف نهایی جذب مشتریان جدید به وبسایت) مورد بررسی قرار دهیم.
من از طرفداران بزرگ وبلاگ Evernote هستم، که اطلاعات بسیار مفیدی در مورد موضوع بهرهوری ارائه میدهد. پست وبلاگ چهگونه در مواقع سخت نظم و انضباط خود را حفظ کنم، باعث شد با صدای بلند بخندم – و سپس به من انگیزه داد تا قلم بردارم و بعضی از نکات آن را که بیشتر دوست داشتم بنویسم.
اما چرا شرکتی که اپلیکیشن یادداشتبرداری میفروشد، در مورد نظم و انضباط مطلب مینویسد؟
زیرا وقتی «چهگونه منظم و باانضباط باقی بمانم» را در گوگل جستوجو کردم، وبسایت آنها را پیدا کردم.
«اورنوت» یک مثال خوب از استراتژی محتوا است که برای جذب مشتریان جدید استفاده میشود. افرادی که علاقهمند به خواندن محتوای مربوط به بهرهوری هستند، احتمالاً همان افرادی هستند که علاقهمند به دانلود اپ یادداشتبرداری اورنوت هم هستند (زیرا چه چیزی بهتر از فهرست وظایف میتواند به شما در انجام وظایف کمک کند؟).
در مقابل، اگر تیم بازاریابی اورنوت محتوا را فقط برای افزایش ترافیک تولید کند – مانند پستی با عنوان «۱۰ آهنگ مورد علاقهی ما از بیانسه» در سایت خود بگذارد – این به هیچ وجه یک استراتژی محتوا تلقی نمیشود؛ این فقط یک محتوای ساده خواهد بود.
یک استراتژی باید محتوا را با اهداف تجاری هماهنگ کند – در مورد «اورنوت»، این استراتژی محتوا (پست های وبلاگ در مورد بهرهوری) را با هدف کسبوکار در جذب مشتری (افراد علاقهمند به یادداشتبرداری) با سایت خود همسو میکند.
نمونههای استراتژی محتوای خوب
بیایید یک مثال دیگر را بررسی کنیم تا ببینیم چهگونه یک استراتژی محتوای خوب میتواند با قابلیت فروش به کسبوکارها کمک کند.
سناریوی زیر را در نظر بگیرید: یک مشتری بالقوه با نمایندهی فروش در شرکت «ویستیا» تماس میگیرد و سؤالاتی مربوط به سرویس میزبانی ویدئو Wistia میپرسد. همانطور که نمایندهی فروش «ویستیا» با او صحبت میکند، متوجه میشود که سؤالکننده در کسبوکار خود از چند ابزار دیگر برای تبدیل سرنخ به فروش استفاده می کند… از جمله Intercom.
بینگو!
پس از پایان تماس، نمایندهی فروش یک ایمیل پیگیری جاوی مقالهای در مورد ادغام Wistia با Intercom برای مشتری ارسال میکند، که به کاربران «اینترکام» امکان میدهد پیامها را بر اساس دادههای تماشای ویدئویی که از طریق Wistia جمعآوری میکنند، برای مشتریان آینده سفارشیسازی نمایند.
این یک مثال بارز از نحوهی استفاده از استراتژی محتوا به عنوان ابزار فعالسازی فروش است. در ظاهر، ممکن است عجیب به نظر برسد که ویستیا محتوایی را به ابزار یک کسبوکار دیگر اختصاص داده است. با این حال، این محتوا یک منبع عالی برای تیم فروش ویستیا است، بهویژه هنگامی که مشتریان نگران این هستند که محصول ویستیا چگونه میتواند با نرمافزارها یا فرآیندهای در دسترس آنها ادغام شود.
اکنون که چند نمونه از استراتژیهای محتوا را بررسی کردهایم، بهتر است به انواع مختلف بازاریابی محتوا بپردازیم.
انواع بازاریابی محتوا
- پستهای وبلاگ
- کتابهای الکترونیکی
- مطالعات موردی
- تمپلیتها
- اینفوگرافیکها
- ویدئوها
- پادکستها
- رسانههای اجتماعی
این موارد، هشت نوع بازاریابی محتوا هستند که میتوانید برای خوانندگان و مشتریان خود ایجاد کنید.
۱. پستهای وبلاگ
اگر تا الان توجه نکردهاید، همین حالا در حال خواندن یک پست وبلاگ هستید. پستهای وبلاگ بهصورت زنده در یک وبسایت حضور دارند و باید بهطور منظم برای جذب بازدیدکنندگان جدید منتشر شوند.
پست ها باید محتوای ارزشمندی را برای مخاطبان شما فراهم آورند که باعث تمایل آنها به اشتراکگذاری پستها در رسانههای اجتماعی و سایر وبسایت ها شود. توصیه میکنیم که طول پستهای وبلاگ بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ کلمه باشد؛ اما باید تست کنید تا ببینید آیا مخاطبان شما خواندن مطالب طولانیتر را ترجیح میدهند یا مطالب کوتاهتر را.
ابزار ویژه: ۶ قالب پست بلاگ رایگان
۲. کتابهای الکترونیکی
کتابهای الکترونیکی ابزارهای تولید سرنخ هستند، که مشتریان بالقوه میتوانند پس از ارسال فرم اشتراک یا اطلاعات تماس خود آنها را دانلود کنند. این کتابها معمولاً طولانیتر، عمیقتر و کمبسامدتر از پستهای وبلاگ هستند، و هدف از انتشار آنها جذب بازدیدکنندگان به یک وبسایت است.
خوشبختانه، بسته به اهداف تیم خود میتوانید از کتابهای الکترونیکی برای اهداف مختلف دیگر نیز استفاده کنید.
همانطور که «نورا لیری» (Nora Leary) ، مدیر رشد شرکت Ironpaper می گوید: «کتابهای الکترونیکی اهداف مختلفی را در مراحل مختلف سفر خریدار دربرمیگیرند.»
لیری به من گفت: «کتابهای الکترونیکی مرتبط با سطح آگاهی، به آموزش مشتریان بالقوه در مورد یک نقطهی رنج خاص میپردازند، و ابزاری عالی برای جذب سرنخ هستند. محتوای آنها باید مقدماتی و آموزنده باشد.»
کتابهای الکترونیکی و قیف تبدیل (Conversion Funnel)
لیری میافزاید: «کتابهای الکترونیکی میتوانند با ارائهی ابزارهای مفید، سرنخ ها را در قیف تبدیل به پایین بفرستند، زیرا مشتریان بالقوه با نیازهای عمیقتر خود آشنا میشوند. کتاب الکترونیکی در اینجا ممکن است به راهحلهای عمیقتر یک مشکل و گزینههای خاص آن بپردازد، و شامل تمپلیتها یا ماشینحسابها باشد. [در نهایت،] کتابهای الکترونیکی در قسمتهای پایینتر قیف تبدیل باید شخصیتر شده و محتوای فروش بیشتری ارائه دهند. در این مرحله، راهنماهای مقایسه یا کتاب الکترونیکی حاوی مطالعات موردی برای مشتریان بالقوه مفید است.»
کتابهای الکترونیکی گام بعدی در فرآیند بازاریابی ورودی هستند: پس از خواندن یک پست وبلاگ (مانند این پست)، ممکن است بازدیدکنندگان اطلاعات بیشتری را بخواهند.
اینجاست که بحث فراخوان عمل (CTA) مطرح میشود، که افراد را به صفحهی فرود هدایت میکند؛ جایی میتوانند اطلاعات تماس خود را ارسال کرده و کتاب الکترونیکی را دانلود کنند، تا اطلاعات ارزشمندتری را برای کسبوکار خود بیاموزند. در مقابل، کسب وکار تولیدکنندهی کتاب الکترونیکی نیز سرنخ جدیدی برای دارد که تیم فروش میتواند با او تماس بگیرد.
ابزار ویژه: ۱۸ قالب کتاب الکترونیکی رایگان
۳. مطالعات موردی
مطالعات موردی فرصت شما برای تعریف کردن داستان مشتریانیست که در نتیجهی همکاری با شما موفق به حل مشکل شدهاند. یک مطالعهی موردی شاید همهکارهترین نوع بازاریابی محتوا باشد، زیرا میتواند به شکلهای مختلفی تولید شود – که برخی از آنها در این لیست وجود دارد. درست است، مطالعات موردی میتواند به شکل پست وبلاگ، کتاب الکترونیکی، پادکست، یا حتی اینفوگرافیک باشد.
هدف شما در یک مطالعهی موردی این است که به افرادی که محصول شما را در نظر میگیرند نشان دهید که موفقیت این محصول یا خدمات بهراحتی قابل اثبات است. قبل از انتخاب مشتری برای مطالعهی موردی، باید مشخص کنید که توصیفات شما از او به چه شکلی خواهد بود و حوزهی کسبوکار شما که میخواهید ارزش آن را اثبات کنید، کدام است.
ابزار ویژه: ۳ تمپلیت رایگان مطالعهی موردی
۴. تمپلیتها
تمپلیتها فرمتی از محتوا هستند که به شکلی مفید میتوان از آنها استفاده کرد، زیرا در عین حال که ارزش فوقالعادهای را برای مخاطبان شما ایجاد میکنند، برای شما هم سرنخهای بیشماری فراهم میآورند. هنگامی که ابزارهای تمپلیت را در اختیار مخاطبان خود قرار میدهید تا در وقت آنها صرفهجویی شود و به موفقیت آنها کمک کند، به احتمال زیاد باعث میشوید که این افراد در آینده با محتوای شما درگیرتر شوند.
۵. اینفوگرافیک
اینفوگرافیک میتواند دادهها را به شیوهای قانعکنندهتر از کلمات برای مخاطبان سازماندهی و تصویرسازی کند. اگر در حال تلاش برای بهاشتراکگذاری دادههای زیادی به روشی واضح و آسان برای درک مخاطبان هستید، بهترین کار استفاده از این فرمت محتوا است.
ابزار ویژه: ۱۵ قالب اینفوگرافیک رایگان
اگر برای شروع تولید محتوا آماده هستید، برای ایجاد اینفوگرافیکهای زیبا در کمتر از یک ساعت، تمپلیتهای این لینک را دریافت کنید.
۶. ویدئوها
ویدئوها رسانههای محتوای بسیار جذابی هستند و میتوان آنها را هم در بسترهای رسانههای اجتماعی و هم در وبسایتها به اشتراک گذاشت. تولید ویدئوها به زمان و منابع بیشتری نسبت به محتوای نوشتاری نیاز دارند؛ اما با افزایش محبوبیت بازاریابی بصری – به هر حال، ۴۰ برابر بیشتر از سایر محتواها احتمال دارد در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شود – ویدئو رسانهای است که ارزش آزمایش کردن دارد.
تحقیقات اخیر نشان دادهاند که ویدئو پرطرفدارترین شکل محتوا است. ویدئو توجه مردم را نیز بیش از هر فرمت محتوایی دیگری جلب میکند.
ابزار ویژه: بستهی مقدماتی بازاریابی ویدئویی رایگان + تمپلیتها
۷. پادکست
شروع پادکست به مخاطبانی که هر روز وقت یا علاقهای به خواندن محتوا ندارند، کمک میکند تا برند شما را پیدا کنند. تعداد شنوندگان پادکست در حال افزایش است – در سال ۲۰۱۸، تقریباً یکسوم جمعیت ایالات متحده به پادکست گوش دادهاند.
اگر افراد جالبی سراغ دارید که میتوانید برای مصاحبه یا مکالمه از آنها میزبانی کنید، پادکست را بهعنوان یکی دیگر از فرمتهای محتوای که ارزش آزمایش را دارد، در نظر بگیرید.
ابزار ویژه: چهگونه پادکست خود را شروع کنیم [راهنما + تمپلیتها]
۸. رسانههای اجتماعی
پس از مدتی که مطالبتان را بهطور مرتب در سایت خود منتشر کردید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که دربارهی بهاشتراکگذاری محتوای خود در سایتهای دیگر فکر کنید. این امر میتواند به معنای قرار دادن همان محتوا در فرمتهای جدید و انتشار آنها در وبلاگ شما، ایجاد محتوای اصلی به طور خاص برای سایتهای دیگر یا انتشار محتوای وبسایت در شبکههای اجتماعی مختلف باشد.
با این حال، پست کردن مطالب در رسانههای اجتماعی، برای تقویت دسترسی به برند شما و ارائهی محتوای شما به مشتریان در جایی که میدانید بیشترین زمان خود را سپری میکنند، بسیار مهم است. شبکههای اجتماعی که کسبوکارها اغلب در آنها پست می گذارند عبارتند از:
هنگام راهاندازی حساب کاری در هر یک از شبکههای اجتماعی بالا، مهم است که نوعی از محتوا را در آنها ارسال کنید که دنبالکنندگان شما انتظار مشاهدهی آن را دارند. بهعنوان مثال، در اینستاگرام، کاربران عکسها، فیلمها و گرافیکهایی را میخواهند ببینند که منعکسکنندهی رویدادهای جاری و روزمره باشند، محتوای تولیدشده توسط کاربران را به نمایش بگذارند، یا حتی پشت صحنهی سازمان شما ببینند.
در فیسبوک، دست شما برای ارسال مطالب متفاوت کمی بازتر میشود: نهتنها میتوانید پستهای وبلاگ و محتوای وبسایت خود را به اشتراک بگذارید، بلکه میتوانید ویدئوهای درون فیسبوک، تبلیغات محصولات و میمهای دستهاولی را که برای مشتریان شما تکرار شده است را نیز ارسال کنید. همچنین میتوانید با کسبوکارهای دیگری هم ارتباط برقرار کنید که مخاطبانی مشابه شما دارند.
هدفهای متفاوت استراتژی محتوا در شبکههای اجتماعی
در حالی که هدف در سایتهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام یا اسنپچت این است که با مخاطبان خود ارتباط صمیمیتری برقرار کنید، هدف شما در پلتفرمهایی مانند فیسبوک و توییتر افزایش دادن مخاطب، هدایت ترافیک به سمت وبسایت خود، و شروع مکالمات در صنعت مورد نظرتان است. مقداری تحقیقات اولیهی بازار انجام دهید تا مشخص شود که خریداران شما در چه پلتفرمهایی هستند؛ سپس محتوای خود را مطابق انتظارات آنها شکل دهید.
هنگامی که برای ایدههای بیشتر آماده شدید، خواهید دید که انواع مختلفی از محتوا برای تنوع بخشیدن به بازاریابی محتوا وجود دارد.
برای تدوین و رشد یک استراتژی موفق بازاریابی محتوا، به زمان، سازماندهی و خلاقیت نیاز است. اگر مراحل و منابعی که نام بردیم را دنبال و جستوجو کنید، هیچکدام از موارد، از ایجاد پایه و اساس برنامهی بازاریابی محتوا گرفته تا افزودن ابزارهایی برای مدیریت بهتر محتوا و تدوین استراتژی برای سال جدید، دردسرساز نخواهد بود.
برای راهنمایی بیشتر، از برنامهساز بازاریابی HubSpot برای تدوین یک استراتژی ۱۲ ماهه در طی چند دقیقه استفاده کنید.
استراتژی نو مبارک!
(منبع https://blog.hubspot.com/)